هایدی پری کوچولوی دلبر

اولین چهار دست و پای زندگیتو دیشب رفتی فقط یه قدم بعدش میافتی اما خیلی تلاش میکنی خیلی زرنگی و همششش داری تمرین میکنی اخرش یروز میخورمت 😬😍😍😍 ...

سلام دخملییییی خیلی وقته نیومدم به وبلاگت و برات ننوشتم کللی نوشتنی دارم خیلی بزرگ تر شدی خیلی خانوم تر شدی امروز شش ماه و شش روزته امروز امپول شش ماهگیتو با تاخیر بردمت و زدن اما اصلا اذیت نشدی و اذیتم نکردی شش ماهه شدی ملوسک مامان من عاااااااشق تو ام میان و این سه ماه رو جبران میکنم و دونه دونه همشو برات مینویسم شش ماهگیت مبارک تپلک😘❤️ ...

پنج ماهگی فندق کوچولوی مامان مبارککککک 15/4/97 پنج ماهه شدی عروسک من اما نتونستم بیام و برات بنویسم اینم عکسای پنج ماهگیت گوگولی عششششششق مایی ...

مادر بودن همش هم کیف و حال نیس سختیاش دل و جیگر کباب کنه این لباستم هدیه عمه فاطمه اته ناز و کپلک مامان رنگ و روت وا شده اخیرا اصلااااا هم بی طاقتی و بی قراری نکردی واسه بعد از امپولت که نوزدهم خرداد زدیم فوری آروم شدی و تب و بیحالی هم نداشتی الحمدالله دختر قوی و نازم...

مامان قربونت بشه،حتما باید دستاتو ببندم تا بخوابی هنوز کنترل دستات با خودت نیست و وقتی محکم تکونشون میدی خوابت میپره همین الان،با نور شدید فلش گوشی چشاتو جمع کردی...

عکسایی که از چشای خوشگلت گرفتم و فراموش کردم بذارم تو وبلاگت ایناهاش داری دستاتو میخوری کار همیشگیت چشم خوشگلاااااااای مامان آهو دلبرای مامان...

باباییو دوتا قند و عسل بابایی همش بغلت میکنه و میخونه آی دختر کردی آی دختر کردی دل منو بردی دل منو بردی اسم تو و خواهرت کردیه هانا ،نور چشم، امید هیدی ، نجیب، اروم که صدات میزنیم هایدی تو عکس بالایی برا هانا جونی تولد صوری گرفتیم و تو دلت درد میکرد بابایی بغت کرده میخونه برات...