هایدی پری کوچولوی دلبرهایدی پری کوچولوی دلبر، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

هایدی پری کوچولوی دلبر

یه دختر شیرین و بانمکو شیطون

خواهرانه

سلام خوشگل مامان این عکسای تو و هانا جون خواهر مهربونت که خیلی خیلی دوستت داره و بهت محبت میکنه اینجا 6/5 کیلویی و سه ماه و بیست و چهار روزی نگاهتو قربون درحال لج کردن اولین باره موهاتو  میبندم اونهم آبشاری ...
9 خرداد 1397

تولد بابایی

سلام دخملکم امروز تولد بابات بود این عکسم امروز گرفتم تو و هانا رو برده بودیم دکتر چون سینه تون خس خس میکرد دکتر گفت فقط حساسیت بهاره اس تو بیمارستان،بغل بابایی خوابیدی خواهر مهربونتم داره سرتو ناز میکنه ...
1 خرداد 1397

تپلکه مامان

سلام کلوچه شیرین من،تپلک خوشمزه امروز رفتیم باغچه مون،به نهال های خربزه و کدو آب دادیم توهم کللی واسه خودت هواخوری کردی و لذت بردی همش هم بغلم بودی سنگینم شدی ماشاالله امروز روز دوم ماه رمضون بود کنار خواهر مهربونتی اون اسپیکرو میبینی؟ باهاش برات صدای سشوار رو پخش میکنم وقتی که بی قراری میکنی ارومت میکنه امان از دست تو شیطونک اون لباتو قربون چشاشوووووو وروجک ...
29 ارديبهشت 1397

گل آنتوریوم،گل تولدت

دخملکم سلاممممم،عروسک من مجبوریم این شکلی قنداقت کنیم تا دستو پاهات تکون میخوره بیدار نشی اینم گل آنتوریوم که بابایی تو بیمارستان برا من و تو آورد دو سه تا گل داشت ،اینم گل جدیدش عکس از روز اولش هم بعدا میذارم برات ...
26 ارديبهشت 1397

زمین مون با پویان

دیروز عمه جون فاطمه و عمو روزبه و پویان جون اومده بودن خونمون نهار ساندویچ گرفتیم و رفتیم سر زمینمون خوردیم بعدش باهم رفتیم تپه های اطراف رو.تپه هم دست از شیر خوردن برنمیداری شیکمو خان عمو روزبه و بابایی در حال لذت بردن از منظره زیبای بهشهر شهر قشنگمون اون نقطه صورتی عمه جون و اون نقطه آبی هانا جونه پویان جون هم لای گندماس خخخخخخ ...
13 ارديبهشت 1397